موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان تک و تنها
آهای تویی که از چشات یه عمریه دور دلم
به خاطر داشتن تو همیشه مغرور دلم اسکله ی ناز چشات حریم امن قایقم
تو ساعت یه ربع عشق عقربه ی دقایقم گرمیه دستای تو رو به صد تا دنیا نمیدم هر وقت که یارم تو بودی بی کسیو نفهمیدم نفهمیدم چه جور گذشت بی کسی و آوارگیم
نفهمیدم چه جور گذشت روزای سخت سادگیم یهو یه موجی اومد و قایق کند از اسکله قایق من آواره شد الان یه عمر تو گله تو بند دل سلول عشق حبس نگات میکِشم
ولی بازم رو میله هاش عکس چشات میکِشم آی قصه ی بی سر و ته شعر بدون قافیه برای مرگ این صدا نبودن تو کافیه اسکله ی ناز چشات حریم امن قایقم
تو ساعت یه ربع عشق عقربه ی دقایقم گرمیه دستای تو رو به صد تا دنیا نمیدم هر وقت که یارم تو بودی بی کسیو نفهمیدم نظرات شما عزیزان: 11 دی 1389برچسب:, :: :: نويسنده : مهندس دانیال
|